ترانه سرا

ترانه های عاشقانه و شعر نو

ترانه سرا

ترانه های عاشقانه و شعر نو

ترانه سرا

شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.


شعر در کوتاه ترین و موجزترین و خوش آهنگ ترین و مناسب ترین همنشینی واژه هایی آشنا، ما را با معنایی درگیر می کند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار می دهد و آنان را به ساحت ناممکن ها و ناباوری ها فرا می خواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن می شود.

این وبلاگ برای دوستداران قالب شعری ترانه و شعر نو طراحی شده و هدف آشنایی با قالب ترانه و معرفی اشعار عاشقانه و زیبا است که از شاعری نوجوان به نام امیرمهدی صفایی آماده شده.

آخرین مطالب

می نویسم، می نویسم از تو
تا تن کاغذ من جان دارد
با تو از حادثه ها خواهم گفت؛
گریه این گریه اگر بگذارد
گریه این گریه اگر بگذارد
با تو از روز ازل خواهم گفت
فتح معراج ازل کافی نیست
باتو از اوج غزل خواهم گفت

می نویسم، همه ی هق هق تنهایی را
تا تو از هیچ، به آرامش دریا برسی

تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی
به حریم خلوت عشق، تو تنها برسی
می نویسم، می نویسم از تو،
تا تن کاغذ من جا دارد...
می نویسم همه ی با تو نبودن ها را
تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری
تا تو تکیه گاه امن خستگی ها باشی


تا مرا باز به دیدار خود من ببری
می نویسم می نویسم از تو...
تا تن کاغذ من جا دارد

شهیار قنبری


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۲
ترانه سرا

ساختار اصلی ترانه

استخوان بندی یک ترانه شامل چندین بخش می‌شود که این بخش‌ها در جایی به هم وابسته‌اند یا اصولا مستقل از هم هستند:

  • ۱: ترانه باید موسیقی داشته باشد
  • ۲: بهتر است وزن عروضی و قافیه داشته باشد
  • ۳:هر ترانه باید یک موضوع خاص داشت باشد

ترانه از بندینه تشکیل میشود. هر بندینه میتواند 1،2،3،4،5،6 مصراع باشد. معمول ترین بندینه ها 2 یا 4 مصراع دارد و غیر معمول ترین بندینه 5 مصراع دارد. بندینه ای که در طول ترانه تکرار میشود بندگردان نام دارد. هر ترانه تنها میتواند یک بندگردان داشته باشد. بندینه در واقع واحد شمارش ترانه است که البته واضح است ترانه هایی که یک بندینه دارند بسیار غیر معمولند.در ترانه هر بندینه وزن مخصوص به خود را دارد و بندینه ها الزاماً با هم هم وزن نیستند.


زبان سرایش می‌تواند زبان گفتاری باشد یا زبان معیار نوشتاری

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۱۱
ترانه سرا

دوست دارم این غزل خوانده بشه، گشت این غزل ماجراهای زیادیه...



مانده یک کوچه و تنها ، یکی از ما دو نفر
و مسیری که فقط با یکی از ما دو نفر...

 یکی از ما دو نفر خواب عجیبی دیده است
ترسش این است مبادا یکی از ما دو نفر ...

قول دادیم به هم عاشق هم می مانیم
به نظر می رسد اما یکی از ما دو نفر ...

گله ای نیست  ،خدا خواست که آواره کند
یکی از ما دو نفر را یکی از ما دو نفر

چقدر سخت گذشت و چقدر پیر شده است
 پشت این پنجره حالا یکی از ما دو نفر

 آخرین حرف دلش نامه ی کوتاهی بود
 »دوستت داشتم« امضا: یکی از ما دو نفر


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۵۲
ترانه سرا

                     به امید دیدار

کوله بارت بسته ای، هم صحبت دوران دور

 بی خبر از حال ما، عزم کجا داری بگو؟

هیچ می دانی فراقت درد تنهایی مراست

بی حضورت چون کنم سر، روزها بی انتهاست

رفتنت در پس هر روز ربود شادی از کنج دلم

زیر لب می گویم که چه غم دیده و افسرده دلم 

هجرتت از کوچه باغ زندگی سبزی ربود

یاس ها باور ندارندم حدیث برگ و نور

گر بپرسی حالم از پاییز سرد

گویدت افسانه ها از باد و برگ

ولی افسوس نخواهی دانست 

صبح و شامی که به غربت طی شد

و نخواهی فهمید

لحظاتی که مرا عکس تو هم صحبت شد

چه توانم کردن، سفرت در پیش است

در پس چشم ترم طرح رخت جاوید است

جمله ی رفتن و دوری و وداع

آب و قران... به امید دیدار 


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۲۱:۳۳
ترانه سرا
در جامعه ی گرگ پرست متلاشی

 تقصیر بزرگی ست اگر گرگ نباشی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۸:۲۲
ترانه سرا

در قدیم

واژةٔ ترانه در قدیم در معنای رباعی به‌کار می‌رفت. در معنی دیگری در قدیم به هر تصنیفی که سه گوشه داشته باشد ترانه گفته می‌شد. در قدیم هم‌چنین واژهٔ ترانه را گاه در معناهای سرود، نوا و نغمه به‌کار می‌بردند.

دوران معاصر

در دوران معاصر، قافیه‌دار بودن و سازگار بودن شعر با عروض دیگر از پیش‌شرط‌های ترانه بودن یک شعر نیست.

درون‌مایهٔ ترانه‌ها معمولاً توده‌ای و عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و ... از موضوعات اصلی ترانه‌ها هستند.

در ابتدای دورهٔ معاصر اکثر ترانه‌های فارسی تغزل به سبک عراقی بوده و به پیروی از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده شده‌است. از آن‌جا که تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، تا سال‌ها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی پدید نیامد.

در سال‌های آغازین دههٔ پنجاه، با آغاز موج نوی ترانه یا همان ترانهٔ نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان گفتاری مردم کوچه و بازار نزدیک شد. ترانه از آن پس از تعاریف قالب‌های کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت تعریف آن دیگرگون شد. از آن تاریخ تا امروز تغییر بنیادین به مثابهٔ آنچه در دههٔ ۵۰ اتفاق افتاد، در ترانه رخ نداده‌است. ولی شاهد فراز و نشیب‌های بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در آن بوده‌ایم.


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۵۹
ترانه سرا