هر زمان از هرکسى تصویر تارى داشتیم
مشکل از ما بود، چشم پر غبارى داشتیم
ما درخت سبزِ دیروزیم، هرچند این چنین
خالى و خشکیم اما برگ و بارى داشتیم
وعده ها دادند و مانند سرابی گم شدند
هر زمان از آشنایان انتظارى داشتیم
گرچه اکنون مثل پولى کهنه دور افتاده ایم
یک زمان ما هم در اینجا اعتبارى داشتیم
عمر ما بین دو راه زندگى و مرگ رفت
کاش راه سومی، راه فرارى داشتیم
امیرمهدی صفایی