ترانه سرا

ترانه های عاشقانه و شعر نو

ترانه سرا

ترانه های عاشقانه و شعر نو

ترانه سرا

شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.


شعر در کوتاه ترین و موجزترین و خوش آهنگ ترین و مناسب ترین همنشینی واژه هایی آشنا، ما را با معنایی درگیر می کند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار می دهد و آنان را به ساحت ناممکن ها و ناباوری ها فرا می خواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن می شود.

این وبلاگ برای دوستداران قالب شعری ترانه و شعر نو طراحی شده و هدف آشنایی با قالب ترانه و معرفی اشعار عاشقانه و زیبا است که از شاعری نوجوان به نام امیرمهدی صفایی آماده شده.

آخرین مطالب

۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

تمومِ فکرِ من اینِ  /  چی میشه فکرِمن باشی


یه عمره عاشقت هستم/یه لحظه عاشقم باشی


                         امیرمهدی صفایی


نظر یادتون نره،نظرهاتون به ترانه سراها امید میده.

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۴۱
ترانه سرا

دیگر نمی‌فهمند من را این خیابان ها

هنگام دلتنگی تو در زیر باران ها


وقتی که رفتى زندگى قحطی فراوان داشت

قحطی فراوان شد، فراوان شد فراوان ها


گفتی خداحافظ به من طوفان به پا کردم

از ترس من اینجا نمی‌آیند طوفان ها


وقتی کماکان در خیالاتم تو را دارم

وقتی که بیزارم کماکان از کماکان ها


از خانه‌ام رفتی و من هم در سرم دارم

طرح جدید خانه اى، مانند زندان ها


دیگر تو اینجا نیستى، اما بدان این را

هستند اینجا پیش من انواع تاوان ها


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۱۵
ترانه سرا

 
 صدای تو
 بیداری ریشه ، آواز سبز برگه

 


 صدای تو
 پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه

 


 صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
 تصویری از آواز صریح
 قندیل و نور و برفه
 هیشکی مثل تو نبود
 هیشکی مثل تو منو باور نکرد
 هیشکی با من مثل تو
 توی نقب شب من سفر نکرد
 هشکی مثل تو نبود
 ساده مثل بوی پاک اطلسی
 یا بلوغ یه صدا
 میون دغدغه ی
دلواپسی
 تو غرورت مثل کوه
 مهربونیت مثل بارون ، مثل آب
 مثل یه جزیره ، دور
 مثل یه دریا ، پر از وخشت خواب
 هیشکی نثل تو نرفت
 هیشکی مال تو نموند


شعرهای تنهاییمو
 هشکی مثل تو نخوند


 همه حرفام مال تو
 همه شعرهام مال تو


 دنیای من شعرمه
 همه دنیام مال تو

 ایرج جنتی عطایی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۳۷
ترانه سرا

صبح من!شب تمام شد برخیز

بی تو بی رونق است خانه ی من

رود جاریِ دشت این خانه

موج دریای بی کرانه ی من


ساحل چشم های تو خیس است

گریه اصلا به تو نمی آید

سرو بالابلند سرسبزم

این خمیدن به تو نمی آید


بازویت درد میکند من هم

جان نمانده برای زانویم

گوش تو درد می کند خانم

درد خود را به چاه می گویم


خرده هرگز مگیر فاطمه جان

تو به این اشک های سرزده ام

حق بده از تو شرمگین باشم

خودم این میخ را به در زده ام


شب که از نیمه اش گذشت،تو هم

مثل هر شب هنوز بیداری

دم صبح است،وقت آن شده که

آب پیش حسین بگذاری


کلمینی انا علی زهرا

صحبتی کن که جان به سر شده ام

جگرم را نگاه تو سوزاند

آنقدر که شبیه در شده ام


آب صحبت بریز بر دستم

خم بکن کوزه ی سکوتت را

مغرب آمد زمان افطار است

بشکن روزه ی سکوتت را


نه،انگار رفتنی شده ای

میروی ای سپاه من؟باشد...

می روی تا که بعد رفتن تو

خانه ام قتلگاه من باشد


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۹
ترانه سرا

نگاه کن بعد چند سال بین ما فاصله افتاده

خیال کردیم تموم عشق شده ی بازیه ساده

نه اونی شد که می خواستیم نه اونجوری که فک کردیم

حالا از وسط رامون باید دوباره برگردیم باید دوباره برگردیم

ما دنیامون جداست ما رویامون جداست

ما مال هم نیستیم فاصله بین ماست

ما دنیامون جداست ما رویامون جداست

ما مال هم نیستیم فاصله بین ماست

نگاه کن بعد چند سال هنوزم مثل یخ سردیم

نه آب میشیم نه میسوزیم اخه هر دو خود دردیم

هنوزم بهانه هات اینه میگی که کم اوردم

ولی تو رابطه با تو نه تو باختی نه من بردم

هنوزم شاید اجباری بخوایم این رابطه باشه ولی شاید تو قلب ما

جای یکی دیگه باشه جای یکی دیگه باشه

ما دنیامون جداست ما رویامون جداست

ما مال هم نیستیم فاصله بین ماست

ما دنیامون جداست ما رویامون جداست

ما مال هم نیستیم فاصله بین ماست

فاصله بین ماست فاصله بین ماست

امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۲۴
ترانه سرا

می نویسم، می نویسم از تو
تا تن کاغذ من جان دارد
با تو از حادثه ها خواهم گفت؛
گریه این گریه اگر بگذارد
گریه این گریه اگر بگذارد
با تو از روز ازل خواهم گفت
فتح معراج ازل کافی نیست
باتو از اوج غزل خواهم گفت

می نویسم، همه ی هق هق تنهایی را
تا تو از هیچ، به آرامش دریا برسی

تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی
به حریم خلوت عشق، تو تنها برسی
می نویسم، می نویسم از تو،
تا تن کاغذ من جا دارد...
می نویسم همه ی با تو نبودن ها را
تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری
تا تو تکیه گاه امن خستگی ها باشی


تا مرا باز به دیدار خود من ببری
می نویسم می نویسم از تو...
تا تن کاغذ من جا دارد

شهیار قنبری


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۲
ترانه سرا

ساختار اصلی ترانه

استخوان بندی یک ترانه شامل چندین بخش می‌شود که این بخش‌ها در جایی به هم وابسته‌اند یا اصولا مستقل از هم هستند:

  • ۱: ترانه باید موسیقی داشته باشد
  • ۲: بهتر است وزن عروضی و قافیه داشته باشد
  • ۳:هر ترانه باید یک موضوع خاص داشت باشد

ترانه از بندینه تشکیل میشود. هر بندینه میتواند 1،2،3،4،5،6 مصراع باشد. معمول ترین بندینه ها 2 یا 4 مصراع دارد و غیر معمول ترین بندینه 5 مصراع دارد. بندینه ای که در طول ترانه تکرار میشود بندگردان نام دارد. هر ترانه تنها میتواند یک بندگردان داشته باشد. بندینه در واقع واحد شمارش ترانه است که البته واضح است ترانه هایی که یک بندینه دارند بسیار غیر معمولند.در ترانه هر بندینه وزن مخصوص به خود را دارد و بندینه ها الزاماً با هم هم وزن نیستند.


زبان سرایش می‌تواند زبان گفتاری باشد یا زبان معیار نوشتاری

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۱۱
ترانه سرا