ترانه سرا

ترانه های عاشقانه و شعر نو

ترانه سرا

ترانه های عاشقانه و شعر نو

ترانه سرا

شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.


شعر در کوتاه ترین و موجزترین و خوش آهنگ ترین و مناسب ترین همنشینی واژه هایی آشنا، ما را با معنایی درگیر می کند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار می دهد و آنان را به ساحت ناممکن ها و ناباوری ها فرا می خواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن می شود.

این وبلاگ برای دوستداران قالب شعری ترانه و شعر نو طراحی شده و هدف آشنایی با قالب ترانه و معرفی اشعار عاشقانه و زیبا است که از شاعری نوجوان به نام امیرمهدی صفایی آماده شده.

آخرین مطالب

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیرمهدی صفایی» ثبت شده است

نامى ز توست در همه ى استخاره ها

ثابت شده است سمت نگاهت اشاره ها


عطرت همیشه پشت سرت راه مى رود

دنباله دار مثل تو بعضى ستاره ها


فرصت دهند، جاى اذان مى پراکنم

در هر نسیم عطر تورا، از مناره ها


وقتى که ماه واقعى آسمان تویى

بیهوده است کار من و استعاره ها


تقدیر ما به هم گرهِ کور خورده است

چون نام توست در همه ى استخاره ها


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۲۳
ترانه سرا

چشمان من به راه تو شد تار و تارتر

پیدا نبوده‌ای،شده‌اى استتارتر

 

با هر قدم که می‌روی و دور می‌شوی

ناچارتر بدون تو اما دچارتر


قبل از تو غصه هاى دلم بیشمار بود

بعد از تو غصه هاى دلم  بیشمار تر


ماهى و از تو نور به سطحم نمى رسد

باید کمى دلت به دلم هم جوار تر...


دیدی مرا، به روى دلم پا گذاشتى

از اشک ریل مى شود اما قطار، تر


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۱۱
ترانه سرا

با اینکه گاه با همه خوبی حماقت است

اما مرض پیامد هر ترک عادت است


هرگز بدى ز خوبی ما کم نمی‌کند

خورشید هم براى همه بى نهایت است


لبخند می‌زنیم و کسى شک نمى کند

لبخندمان مجاز و یا واقعیت است!


از دوستان که عاید ما هیچ بوده است

از ما به دوستان فقط این یک نصیحت است:


مارا برادرانه اگر می‌زنی، بزن

جز این دلیل اگر بزنی، از حسادت است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۴۲
ترانه سرا

باید اقرار کنم بی تو هوا کم دارم

به خدا گفته ام این را که تو را کم دارم


می‌دوم سمت تو اما نرسیدن حتمی‌ست

تازه فهمیده‌ام انگار دو پا کم دارم


هر دعایى که بگویی به زبان آوردم

آه، مردم برسانید! دعا کم دارم


همه‌ی شهر به جز من طرفت هستند و

من کسى را طرفم مثل خدا کم دارم


خانه‌ام پر شده از خاطره‌ات، می‌بینی؟

آنقدَر خاطره اینجاست که جا کم دارم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۲۸
ترانه سرا

سکوتم را نکن باور، نگو یعنى که رازی نیست

نمازی هست با اینکه در اینجا جانمازی نیست


نمی‌خوابم ولى ساعت مداوم خواب می‌ماند

خیالت تختِ من باشد، به خوابیدن نیازى نیست


دلم را داده ام دستت ولى مانند یک کودک

تو بازى مى کنى با آن، دلم اسباب بازی نیست


تمام شهر را گشتم، تمام کوچه هارا هم

رسیدم، بستى امّا در، گه این مهمان نوازى نیست


سفر کردى از این آغوش اما خاطرت باشد

تو بر می‌گردى آن روزی که دیگر پیشوازی نیست...


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۴ ، ۰۰:۲۴
ترانه سرا

نمی‌دانست با ماندن عروس خانه خواهد شد

نمی‌دانست با رفتن، کسى دیوانه خواهد شد


پریشان بود موهایش،سپاهى نامرتب داشت

به دست دیگری، دیگر،مرتب،شانه خواهد شد


از آغوشم جدا شد بارها پرسیدم از مردم

که آیا کرم دور از پیله‌اش پروانه خواهدشد؟


محبت کردم و دیدم پیامد هاى خوبش را

که حتى دوست هم با دیدنش بیگانه خواهد شد


نماز صبح مى خواندم، خدا با نیشخندی گفت:

که دلتنگ صدا و شانه ى مردانه خواهد شد...


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۱:۴۷
ترانه سرا

هرچند هر تمرین اینجا را بلد باشى

در زندگی باید شبیه یک جسد باشى

 

وقتى زمین آلوده باشد عشق پیدا نیست

دیگر نیازی نیست دائم در رصد باشى


خوبى فقط در شعرها و داستان ها هست

بین بد و بدتر ولى ای کاش بد باشى


پس مى زنند اما دلت را باز می‌گیرند

سخت است می‌دانم شبیه جزر و مد باشی


این زندگى با ما سر سازش نخواهد داشت

طى کن که در هر امتحان باید تو رد باشی


امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۴ ، ۲۰:۱۸
ترانه سرا

قلبم:

خصوصی ترین

جای دنیا..... دنیای دل تنگی هایم بود 

تا اینکه تو

سرزده به خانه ی دلم آمدی .

رسم مهمان نوازی

شد بلای جانم 

نتوانستم به آمدنت نه بگویم.

با بودنت خو گرفتم .

حسابی که وابسته ات شدم ،

یادت افتاد که

فقط برای مهمانی به دلم سرزده بودی . . .

بعد از رفتنت حریم خصوصی دلم ،

ویرانه ای سوت و کور شده . . .

دلم شکسته 

باور کن .

امیرمهدی صفایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۴
ترانه سرا

.

..................سراب..................

.

درد زخمی به دلم، از غم تنهایی هاست

با من از عشق نگو، از من اینجا ماندن، شوق ، شهامت، تو نخواه 

رنگ شادی به خیال تو زدن، وعده ی خوب تو نبود

دل خوشم زود زمان میگذرد

ساده دل عمر سبک پای تو با خط زمان هم آواست

بخت گل های بیابان کوتاه، قلب صحرا به زمستان تنهاست

چه سرابی، چه سرابی ، همه اش چهره ی آرامش توست

لمس گرمای تو در بستر تنهایی من، دیرپاییدن شب، و تماشای سلام ، روی لبخند تو در صبح نخست

در خسته روح من، آوای دلپذیر کلامت نهفته است

برجای مانده ام، شاید به روشن فردای بودنت چیزی نمانده است.

امشب تولد تو بود، مرا حق هدیه نیست.

من ناآشنای دور دست توام، این سرنوشت چیست ؟

آی ساعات بی مرگ انتظار، باشد قرار ما ، آن سوی ترس، خستگی ، ازخودگذشتگی

باشد قرار ما در دوردست های نفس های زندگی 

باشد قرار ما در دوردست های نفس های زندگی 

امیرمهدی صفایی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۰
ترانه سرا

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ  نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻧﮑﺎﺭ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭِ ﺍﻧﮑﺎﺭِﻫﻤﯿﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﮐﻨﺎﺭِ ﺳﻮﺧﺘﻦِ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﺘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺧﺘﻦِ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺱ میﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯِ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ

ﻭﺍﺳﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭِ ﺍﻧﮑﺎﺭِ ﺩﻝِ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ...!

فروغ فرخزاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۵
ترانه سرا